جستجو
-
۱تصویر
شکایت از حمیده خانم، ۱۳۳۹ ق
کاغذ وزارت خارجه اداره عثمانی به حکومت کردستان درباره شکایت اعتضاد دیوان، کارگزار کردستان، از حمیده خانم راجع به املاک شخصیاش و درخواست رسیدگی به این مسئله.
-
۱۴تصویر
اختلاف درباره واگذاری املاک حرمت الملوک به شیخ عبدالقادر
خدیجه خانم حرمت الملوک از واگذاری املاک خود به شیخ عبدالقادر، پسر شیخ عبید الله، پشیمان است و معتقد است این واگذاری به اجبار بوده اما شیخ عبدالقادر حاضر به پس دادن املاک نیست. اسناد موجود در این فقره درباره این مناقشه است.
-
۶تصویر
شکایت میرزا اوانس از معظم الدوله
اسناد به شرح زیر است: کاغذ سند طلب میرزا اوانس به مبلغ ۳۶۱ تومان و ۲ قران و ۱۵ شاهی از کربلایی حاجی، ملازم معظم الدوله، که متعهد شده در مدت ۱۰ روز بپردازد؛ توضیح کارگزاری همدان به کنسولگری انگلیس: درباره میرزا اوانس نوشته که اولا وی تبعه عثمانی نبوده و شکایتش به کارگزاری مربوط نیست و اینکه قبلا با موافقت خود وی در عدلیه شکایتش را مطرح کرده و به آن رسیدگی شده و حکم صادر شده است اما پس از محکومیت خود را تبعه خارجه دانسته تا حکم را باطل کند؛ [از سوی وزارت خارجه] به سفارت انگلیس اطلاع داده شده است پیرو درخواست ایشان برای توصیه به کارگزاری همدان در رسیدگی به شکایت میرزا اوانس اقدامات مقتضی صورت...
-
۳تصویر
درباره دزدی گلابتون،۱۳۲۱ ق
مکاتبات میان حکومت کردستان (ناصرالملک) و وزارت خارجه درباره شکایت شهبندری عثمانی از عدم رسیدگی به دزدی گلابتون، خدمتکار آقا یحیی (از اتباع عثمانی)، ادعای گلابتون مبنی بر دادن اموال دزدی به عبدالحمید نام سرباز، احضار و بازجویی عبدالحمید و انکار او، حضور گلابتون در خانه آقا یحیی علیرغم این شکایت، و این که از حکومت کردستان کوتاهی صورت نگرفته است.
-
۲تصویر
درباره خانواده محمد امین، ۱۳۲۱ ق
مکاتبات وزارت خارجه و حکومت کردستان درباره شکایت سفارت عثمانی از عدم رسیدگی حکومت کردستان به وضعیت اتباع عثمانی از جمله سرقت از خانواده محمد امین پنجوینی (خاتون، خرمتیان، مصطفی، و عبدالقادر) از سادات سلیمانیه
-
۱۲تصویر
شکایت دختران وکیل السفارة، ۱۳۳۸ ق
اسناد مربوط به پیگیری شکایت دختران وکیل السفارة درباره عدم استرداد سهم الارث خود، از جمله: تظلم خواهی فرح السلطنه از وزارت خارجه درباره اینکه پس از فوت پدرش اسناد مالی او در دو صندوق در سفارتهای عثمانی و انگلیس مهر و موم شده و به دلیل ایرانی بودن در وزارت خانه نگهداری می شود. او خواستار باز شدن این صندوق ها است. در سندی دیگر، سیف الله خان، پسر امیر مقتدر کرمانشاهی، به وزارت عدلیه شکایت کرده است که همسرش، فرح السلطنه، دختر وکیل الدوله، فریب داده شده و به عقد دیگری درآمده است. وزارت عدلیه از وزارت خارجه خواسته است که مدارک و سوابق مربوط به این ماجرا را برایشان بفرستند.
-
۲تصویر
درباره وضعیت زوار ایرانی
شامل گزارشی درباره مشکلات زوار ایرانی برای عبور از سرحد و مرز قصر شیرین برای رفتن به خانقین و توضیح این که روزانه فقط به سی نفر اجازه عبور داده میشود اما هر روز تعداد زیادی آن جا تجمع کرده و در شرایط بسیار بدی به سر میبرند، از جمله گاهی به زن اجازه عبور داده می شود اما به شوهرش نه و یا به مادر اجازه عبور داده میشود و به فرزندش نه. نویسنده تقاضا کرده به کاروانسراداران بسپارند در روز سی نفر زوار را به حدود بفرستند تا مشکل حل شود؛ و نامه اعلام وصول گزارش و تقاضای اینکه به سفارت عثمانی اطلاع داده شود که موجبات تسهیل مسافرت و مرور آنان فراهم شود.
-
۲تصویر
درباره دستگیری فرزندان شیخ عبیدالله، ۱۲۹۸ ق
شامل تلگراف اعتماد السلطنه از ارومیه به امیر نظام درباره گذاشتن قراول برای خانه و همسر شیخ عبیدالله نهری، بعد از بردن شیخ به وان، به قصد پیدا کردن و دستگیری صدیق و قادر، پسران شیخ؛ و پاسخ وزارت خارجه و دستور مذاکره با مأموران دولت عثمانی برای تنبیه ایل شکاک، دستگیری شیخ قادر و صدیق آقا، پسرهای شیخ، که محل سکونتشان در خاک عثمانی معلوم است، و همچنین آسان بودن شناسایی محل سکونت حمزه آقا در خاک عثمانی چرا که او به همراه ایل و عشیرت و زن و بچه خود به آنجا رفته و ایل منگور حدود هزار خانوار هستند.
-
۱تصویر
درباره آواره شدن اهالی ترگور، ۱۳۲۵ ق
تلگراف امامقلی از ارومیه به اتابک اعظم در تهران درباره تخطی عساکر و عشایر عثمانی در قریه موانه و ترگور، از جمله غارت اموال، قتل هجده مرد و شصت و شش نفر زن و بچه، و فراری شدن قریب به سه هزار نفر اهالی قریه موانه، گورانه، بالولان، و دوستالان که همه مسیحی مذهب هستند به ارومیه و احتیاجشان به غذا و لباس؛ نویسنده به اتفاق جمعی از امراء، اعیان، و تجار ارومی اعانه جمع کرده و از دولت نیز درخواست اعانه دارد تا از طریق روحانیون مسیحی میان آنها تقسیم شود.
-
۷تصویر
درباره عروس علیخان
مکاتباتی درباره اغتشاش در آذربایجان و قلع و قمع علیخان و ایل شکاک، این که در حمله به قلعه چهریق علیخان و همسر و فرزندانش موفق به فرار شدهاند اما عروسش، همسر محمد آقا، اسیر شده و چون بسیار زیبا بوده ناصرالدوله فرمانده لشکر دولتی او را تصاحب کرده و به آقا علی خواجه نصرت الدوله دستور داده است از او محافظت کند و برایش لباسهای فاخر تهیه کند؛ هم چنین درباره آزاد کردن عروس و سپردن او به شیخ الاسلام، سکونت میرعلیخان و اتباعش در خاک عثمانی؛ و روایت کشتن زنان به دست قزاقها که پس از بریدن گیسوان و جدا کردن سرشان، آنها را به عنوان مرد تحویل دادهاند تا انعام بگیرند.